آفتاب که می تابد،
پرنده که میخواند،
و نسیم که می وزد،
با خودم می گویم؛
حتما حال دوستان خوش است که جهان این همه زیباست
آفتاب که می تابد،
پرنده که میخواند،
و نسیم که می وزد،
با خودم می گویم؛
حتما حال دوستان خوش است که جهان این همه زیباست
افسوس که ایّام جوانی بگذشت
حالی نشد و جهان فانی بگذشت
مطلوب همه جهانْ نهان است، هنوز
دیدی همه عمر در گمانی بگذشت؟